جدول جو
جدول جو

معنی روز پسین - جستجوی لغت در جدول جو

روز پسین
کنایه از روز قیامت، روزی که تمام مردگان به پا خیزند و به حساب اعمال آن ها رسیدگی شود، یوم القرار، یوم النشور، روز بازخوٰاست، روز بازپرس، یوم الجمع، طامة الکبریٰ، یوم دین، قارعه، یوم الحساب، نشور، یوم التّناد، یوم الحشر، روز امید و بیم، یوم التلاقی، یوم الدین، ستخیز، رستخیز، فرجام گاه، روز جزا، روز رستاخیز، روز درنگ، روز وانفسا، رستاخیز، یوم السبع، روز شمار
تصویری از روز پسین
تصویر روز پسین
فرهنگ فارسی عمید
روز پسین
(زِ پَ)
روز آخرین، روز قیامت. (ناظم الاطباء) :
پرستش همان پیشه کن یا نیاز
همه کار روز پسین را بساز.
فردوسی.
هست یکایک همه بر جای خویش
روز پسین جمله بیارند پیش.
نظامی.
مپندار دلها بداغ تو ریش
که روز پسین آیدت خیر پیش.
سعدی
لغت نامه دهخدا
روز پسین
روز قیامت
تصویری از روز پسین
تصویر روز پسین
فرهنگ لغت هوشیار
روز پسین
((زِ پَ))
کنایه از رستاخیز
تصویری از روز پسین
تصویر روز پسین
فرهنگ فارسی معین

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از روز سیه
تصویر روز سیه
کنایه از روز ماتم، روز غم و غصه، روز سختی و محنت، روز سیاه
فرهنگ فارسی عمید
(زِ یَ)
روز قیامت:
یقین بشنو از من که روز یقین
نبینند بد، مردم نیک بین.
سعدی.
دوای خسته و جبر شکسته کس نکند
مگر کسی که یقینش بود بروز یقین.
سعدی
لغت نامه دهخدا
(زِ سِ)
روز سفید. کنایه از روز خوش. (از آنندراج)
لغت نامه دهخدا
(زِ حِ)
روز حساب. روز قیامت:
ای صنم گر من بمیرم ناچشیده زان لبان
دادگر از تو بخواهد داد من روز حسیب.
سعدی.
بقدرت نگهدار بالا و شیب
خداوند دیوان و روز حسیب.
سعدی
لغت نامه دهخدا
(تُ / تَ گَ کَ دَ)
در شعر زیر از فردوسی ظاهراً کنایه از جستن بخت و اقبال است:
از آن پس که بنمود پنجاه وهشت
بسر بر فراوان شگفتی گذشت
همی آز کمتر نگردد بسال
همی روز جویم بتقویم و فال.
فردوسی
لغت نامه دهخدا
(زِ)
روز عرض. روزی که سپاه سان میدهد. رجوع به سان دادن شود
لغت نامه دهخدا
تصویری از باز پسین
تصویر باز پسین
آخرین واپسین
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از روز واپسین
تصویر روز واپسین
روز قیامت
فرهنگ فارسی معین